فرایند زادbirth processواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی تصادفی که جامعهای را توصیف میکند که هر عضو آن زایندۀ تعدادی تصادفی از اعضای جدید است
فراندلغتنامه دهخدافراند. [ ف َ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ فِرِنْد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). دیگ افزار. (آنندراج ). رجوع به فرند شود.
فرآیندفرهنگ فارسی عمید۱. سلسله دگرگونیهای طبیعی برای رسیدن به نتیجهای معیّن: فرایند هضم غذا، فرآیند رشد.۲. مجموعه عملکردهای مختلف برای حصول نتیجهای معین.
فرایند زادومرگbirth-and-death processواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی تصادفی که رشد و انحطاط جامعهای را توصیف میکند که در آن اعضا ممکن است بمیرند یا افراد جدیدی زاده شوند
فرایندprocessواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از فعالیتهای مرتبط و متوالی برای تبدیل ورودیها به خروجیها در جهت نیل به هدف مورد نظر
ارزشیابی فرایندprocess evaluation, formative evaluationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ارزشیابی که در حین پیشرفت برنامه اجرا میشود