فردواسفلغتنامه دهخدافردواسف . [ ف ِ دُ س ُ ] (اِخ ) صورتی از نام فذراسف یا پاای تراسپ جد زردشت است و در تاریخ طبری بدین صورت آمده است . (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی تألیف معین جدول مقابل ص 69). رجوع به فذراسف شود.
پوروشسپلغتنامه دهخداپوروشسپ . [ ش َ ] (اِخ ) صورت پهلوی نام پدر زرتشت . پورشسپ . این اسم مرکب است از صفت پئوروش که بمعنی پیر است چنانکه در وندیداد فرگرد 7 فقره ٔ 57 آمده است و از کلمه ٔ اسب . پوروشسپ که بمعنی دارنده ٔ اسب پیر اس