فرستادۀ ویژهspecial envoy, special representative 1واژههای مصوب فرهنگستاننمایندۀ مخصوص یک دولت که نزد دولتی دیگر برای انجام مأموریت اعزام میشود
فرستادهلغتنامه دهخدافرستاده . [ ف ِ رِ دَ / دِ ] (ن مف ، اِ) چیزی را گویند که شخصی به جهت کسی بفرستد. (برهان ). مرسله . مرسوله . (یادداشت به خط مؤلف ). || سفیر. قاصد.فرسته . (یادداشت به خط مؤلف ). فرسته . رسول . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی ). آنکه دیگری او را فرستد <s
فرستادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام رسول، پیامبر، مرسل، فرستادۀ ویژه، پیک، منادی، مأمور دیپلمات، سفیر، مقدمالسفرا، کنسول، شارژدافر، آتاشه، رایزن کارمندسیاسی، دبیر اول، دبیر دوم سیاستخارجی، دیپلماسی، روابط بینالملل (بین دولتها)