فرمایشلغتنامه دهخدافرمایش . [ ف َ ی ِ ] (اِمص ) امر و حکم . (آنندراج ). امر. حکم . دستور. (یادداشت به خط مؤلف ). فرمودن . حکم و امرو فرمان و دستور. (ناظم الاطباء). || در تداول بازار، سفارش که برای تهیه ٔ جنسی دهند. (از یادداشت به خط مؤلف ). توصیه و سپارش . (ناظم الاطباء).
فرمایشلغتنامه دهخدافرمایش . [ ف َ ی ِ ] (اِمص ) امر و حکم . (آنندراج ). امر. حکم . دستور. (یادداشت به خط مؤلف ). فرمودن . حکم و امرو فرمان و دستور. (ناظم الاطباء). || در تداول بازار، سفارش که برای تهیه ٔ جنسی دهند. (از یادداشت به خط مؤلف ). توصیه و سپارش . (ناظم الاطباء).
خرده فرمایشلغتنامه دهخداخرده فرمایش . [ خ ُ دَ / دِ ف َ ی ِ ] (اِ مرکب ) فرمانی که از فرمانده ِ نالایق و کوچکتر صادر شده باشد. به استهزاء، دستور را گویند. به تعریض ، دستور و فرمان و امر و ارجاع خدمت را نامند، چون : چقدر خرده فرمایش میدهید! به تعییر، دستورهای فضول .<
فرمایشلغتنامه دهخدافرمایش . [ ف َ ی ِ ] (اِمص ) امر و حکم . (آنندراج ). امر. حکم . دستور. (یادداشت به خط مؤلف ). فرمودن . حکم و امرو فرمان و دستور. (ناظم الاطباء). || در تداول بازار، سفارش که برای تهیه ٔ جنسی دهند. (از یادداشت به خط مؤلف ). توصیه و سپارش . (ناظم الاطباء).