فرهنگاخلغتنامه دهخدافرهنگاخ . [ ف َ هََ ] (اِ) میانه و وسط باشد. (برهان ). برساخته ٔ دساتیر است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 259 شود. || عدل بی افراط و تفریط. (انجمن آرای ناصری ).
فرنوخلغتنامه دهخدافرنوخ . [ ف َ ] (اِخ ) یکی از سرداران ایرانی معاصر خشیارشا. (از ایران باستان تألیف پیرنیا ج 1 ص 739 و 740).