فرهنگپذیریacculturationواژههای مصوب فرهنگستاندگرگونیهایی که در فرهنگ یک گروه به هنگام تماس با گروهی دیگر در جامعه پدید میآید
فرایند آشفتگی فرهنگی،روند آشفتگی فرهنگیcultural disturbance processواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه رفتار فرهنگی انسان که مواد فرهنگی را در بافتمان باستانشناختی آنها تغییرشکل دهد، مانند حفر راهآبها و اجاقها و تنورها و بناها و بافتارهای معماری
فرایند شکلگیری فرهنگی،روند شکلگیری فرهنگیcultural formation processواژههای مصوب فرهنگستانآن دسته از فعالیتهای عمدی و سهوی انسان مانند بنا کردن سازهها یا شخم زدن زمین که در روند شکلگیری محوطههای باستانشناختی دخالت دارد
فرهنگ پذیرفتهadopted cultureواژههای مصوب فرهنگستانفرهنگی که درخلال فرهنگپذیری از سوی فرد یا گروهی در جامعه مورد پذیرش قرار میگیرد و سبب تغییر در فرهنگ اولیه میشود
فرهنگآموزیenculturationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند فرهنگپذیری که در آن افراد جامعه، بهویژه کودکان، ارزشها و باورهای فرهنگی جامعة خود را به تجربه یاد میگیرند