خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرومانده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فرومانده
/forumānde/
معنی
۱. درمانده؛ بیچاره.
۲. عاجز؛ ناتوان.
۳. خسته.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بیچاره، بینوا، تهیدست، حیران، درمانده، سرگشته، عاجز، متحیر، وامانده
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرومانده
واژگان مترادف و متضاد
بیچاره، بینوا، تهیدست، حیران، درمانده، سرگشته، عاجز، متحیر، وامانده
-
فرومانده
لغتنامه دهخدا
فرومانده . [ ف ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) متحیر. سرگشته . سراسیمه . (یادداشت بخط مؤلف ). || متعجب . درشگفت : از این بستدی چیز و دادی بدان فرومانده از کار او موبدان . فردوسی . || گرفتارشده : از آن رنگ و آن بازوی وفر و چهرفرومانده بد دختر از وی بمهر. اس...
-
فرومانده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] forumānde ۱. درمانده؛ بیچاره.۲. عاجز؛ ناتوان.۳. خسته.
-
فرومانده
دیکشنری فارسی به عربی
عاجز
-
جستوجو در متن
-
helpless
روانشناسی
بیچاره ، درمانده ، فرومانده ، ناگزیر ، زله
-
بفم
لغتنامه دهخدا
بفم . [ ب َ / ب َ ف َ ] (اِ) اندوه و دلگیری . (برهان ) (ناظم الاطباء). دلتنگ که فرم نیز گویند. (رشیدی ) (شعوری ج 1 ورق 206). اندوه و دلتنگی . (از آنندراج ). || (ص ) اندوهگین و دلتنگ و فرومانده را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء).دلتنگ و فرومانده باشد. ...
-
مفحم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mofham فرومانده از سخن گفتن و حجّت آوردن؛ درمانده در سخن.
-
weariest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسته کننده، خسته، بیزار، مانده، کسل، فرومانده
-
بغم
لغتنامه دهخدا
بغم . [ ب ِ غ َ ] (ص مرکب ) دلتنگ و فرومانده باشد. (سروری ) (اوبهی ).
-
درمانده
فرهنگ فارسی معین
(دَ دِ) (ص مف .) ناتوان ، فرومانده . ج . درماندگان .
-
wearier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشیدنی، خسته، بیزار، خسته کننده، مانده، کسل، فرومانده
-
helpless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمانده، موردحمایت، بی چاره، نا گزیر، فرومانده، زله، سر گردان
-
desperate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستاصل، از جان گذشته، ناامید، بسیار سخت، بسیار بد، بی امید، بی چاره، فرومانده
-
autistic thinking
روانشناسی
تفکر اوتیستیک (تفکر در خود فرومانده): نوعی تفکر تداعی گرا که در آن مس ...