فریانةلغتنامه دهخدافریانة. [ ف ُرْ رَ ن َ ] (اِخ ) ازقرای بزرگ افریقاست در سفاقس . (از معجم البلدان ).
فرانهلغتنامه دهخدافرانه . [ ف َ ن َ / ن ِ ] (اِ) پروانه . فرانک . فرانق . سیاه گوش . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به پروانه و فرانک شود.
فارانیلغتنامه دهخدافارانی . (اِخ ) ابومنصور محمدبن بکربن اسماعیل سمرقندی فارانی . از محدثان و منسوب به قریه ٔ فاران از نواحی سغد از ایالت سمرقند بود. رجوع به معجم البلدان شود.