فرینارفرهنگ نامها(تلفظ: farinār) (فری = خجسته ، مبارک ، دارای خجستگی و شکوه ، شکوهمند و خجسته + نار = انار) انارِ با شکوه ، انارِ شکوهمند ، انارِ فرخنده و مبارک ؛ (به مجاز) زیبا روی باشکوه و شکوهمند ، زیباروی خجسته و مبارک .
فرنورفرهنگ نامها(تلفظ: far nur) (فر = شکوه و جلال که در بیننده شگفتی پدید آورَد + نور) (به مجاز) ویژگی کسی که از او نور متصاعد شود و به همین واسطه هم دارای شکوه و جلال شگفتی آور و تحسین بر انگیزد.
فمینیسم فرانگرtranscendental feminismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فمینیسم ناظر بر این که نیرو یا خصوصیتی پنهان در زنان وجود دارد که به آنان نیروی شهودی و قدرت ادراکی خاصی میدهد
کالبدشناسی فرانگرtranscendental anatomyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از کالبدشناسی که به نظریهها و استنتاجهای مبتنی بر ریختشناسی اندامها و بخشهای مختلف بدن میپردازد