فرینهای مطلق دماabsolute temperature extremesواژههای مصوب فرهنگستانبالاترین و پایینترین دمای دیدبانیشده در دورۀ خاص که بهعنوان ثبت اقلیمی به کار میرود
فرینهای دماtemperature extremesواژههای مصوب فرهنگستانبیشترین و کمترین دما یا هریک از آنها در یک محل در دورۀ زمانی معین
فرنهلغتنامه دهخدافرنه . [ ف َ ن َ / ن ِ ] (اِ) به معنی لعنت و نفرین باشد. (برهان ). مصحف «فریه ». (حاشیه ٔبرهان چ معین از سراج اللغات ). رجوع به فریه شود.
فرنعلغتنامه دهخدافرنع. [ ف ُ ن ُ / ف ِ ن ِ ] (ع اِ) شپش میانه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). شپش میانه نه بزرگ و نه کوچک . (ناظم الاطباء).