لغتنامه دهخدا
فناخسروگرد. [ ف َن ْ نا خ ُ رَ گ ِ ] (اِخ ) [ شیراز ] به عهد دیلم چنان بود از آبادانی که جای سپاهیان در شهر نماند، پس عضدالدوله بیرون از شهر جایی ساخت و آن را «گرد فناخسرو» نام نهاد و بازاری نیکو در میان ایشان بساخت ، و پس چنان خراب شد که این گرد فناخسرو اکنون مزرعتی است . (ف