فت فت کردنلغتنامه دهخدافت فت کردن . [ ف ِ ف ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آهسته و بشتاب چیزی را به کسی گفتن و غالباً با نیتی بد. (یادداشت بخط مؤلف ). پت پت یا پچ پچ کردن . نجوی .
آفَتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زنگ گیاهی، آفَت گیاهی، کپک، بید، خوره، شته، قارچ، سیاهک سرمازدگی آفت گیاهی، علف هرز، سن، ملخ، سوسک مبارزه باآفت: سمپاشی، وجین