فیلفوسلغتنامه دهخدافیلفوس . (اِخ ) فیلیپس . فیلیپ . نام پدر اسکندر مقدونی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به فیلیپ شود.
فیلیفوسلغتنامه دهخدافیلیفوس . (اِخ ) نام پدر اسکندر. (یادداشت مؤلف ) : مرا گویند بطلمیوس ثانی مرا دانند فیلیفوس دانا. خاقانی .رجوع به فیلیپ شود.
فیلیفوسلغتنامه دهخدافیلیفوس . (اِخ ) نام یکی از حواریان عیسی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به فیلیپ و فیلپس شود.
اسکندرلغتنامه دهخدااسکندر. [ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) برادر المپیاس زن فیلفوس (فیلیپ ). فیلفوس وی را پادشاه مُلُس کرد. (ایران باستان ج 2 ص 1200).
پروزیاسلغتنامه دهخداپروزیاس . [ پْرُ / پ ِ ] (اِخ ) اول ، پادشاه بی تی نیه از237 تا 192 ق .م . او شوی خواهر فیلفوس مقدونی بود.
پرنتلغتنامه دهخداپرنت . [ پ ِ رَ ] (اِخ ) شهری که اهالی آن بااتنه متحد و با فیلفوس مقدونی مخالفت ورزیدند. (ایران باستان ص 1182، 1200، 1201، 1293، <span class
پرسهلغتنامه دهخداپرسه . [ پ ِ س ِ ] (اِخ ) آخرین پادشاه مقدونیه (178 - 168 ق .م .) پسر فیلفوس پنجم . وی در پیدنا مغلوب پل اِمیل شد و در اسارت به ایتالیا فرمان یافت (212-<span class="hl" dir="