فیلمبرداری با وقفۀ زمانیtime-laps cinematography, time-laps photographyواژههای مصوب فرهنگستانفیلمبرداری از یک رویداد بهصورت قاببهقاب در فواصل زمانی مشخص
فیلم برداریلغتنامه دهخدافیلم برداری . [ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل فیلم بردار. (فرهنگ فارسی معین ). کار تهیه ٔ فیلم سینمائی یا خبری .- شرکت (کمپانی ) فیلمبرداری ؛ شرکتی که سرمایه ٔ آن صرف تهیه ٔ فیلم گردد. (فرهنگ فارسی معین ).
فیلم برداریفرهنگ فارسی معین(بَ) [ فر - فا. ] (حامص .) 1 - عمل تهیة فیلم . 2 - ثبت پی در پی تصویر صحنه ها یا رویدادها توسط دوربین فیلم - برداری .
فیلمبرداری تکقابsingle-frame shooting, single-frame exposureواژههای مصوب فرهنگستانشیوهای از فیلمبرداری با وقفۀ زمانی که در آن هر قاب تصویر در یک مقطع زمانی نوردهی میشود
مدیر فیلمبرداریdirector of photography 2, first cameraman, chief cameramanواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که مسئولیت طراحی نور و گزینش عدسیها و حرکت دوربین و نوردهی فیلم را بر عهده دارد