25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
قاتل سیاسی
قاتل السمک
قاتل الحیتان
قاتل النحل
قاتل العلق
قاتل الذئب
بیشتر بدانید
پرماز
transfusion reaction
fuchsine
خواندن دقیق
tournament
corroborator
قاتل
qātel
معنی
کسی که دیگری را بکشد؛ کشنده.
مترادف
۱. آدمکش، جانی، قتال، کشنده، هالک
۲. زهر، سم
برابر پارسی
آدمکش، آدم کش
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.