قاتولهلغتنامه دهخداقاتوله . [ ل َ ] (معرب ، اِ) معرب تاتوله است . جوز ماثل . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به تاتوله شود.
کوتولهلغتنامه دهخداکوتوله . [ ل َ / ل ِ ] (ص ) قصیر و کوتاه . (از ناظم الاطباء). کوتاه قد. (فرهنگ فارسی معین ). در تداول عوام ، کسی که بالا از حد طبیعی بسیار کوتاهتر دارد. پست قد. کوتاه بالا. قصیرالقامه . قدکوتاه . نهایت پست قد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).