کوروشلغتنامه دهخداکوروش . [ کورْ وَ ] (ق مرکب ) کوروار. مانند کور. چون کوران . همچون نابینایان : کوروش قائد و عصاطلبی بهر این راه روشن و هموار. هاتف .و رجوع به کوروار شود.
کوروشفرهنگ نامها(تلفظ: kuroš) (در اعلام) نام سر دودمان سلسلهی هخامنشیان (کوروش کبیر) ؛ (در اعلام) نام کوروش دوم (کوچک) پسر داریوش دوم.
کوروشواژهنامه آزادکورش کبیر؛ نام بنیان گذار سلسلۀ هخامنشی، پسر کمبوجیه _فرماندار پارس_ و ماندانا _شاهدخت ماد. || کورش صغیر یا کورش کوچک؛ نام پسر داریوش دوم هخامنشی که برای گرفتن حکومت بر برادرش، اردشیر دوم، شورید.
کاپریوسلغتنامه دهخداکاپریوس . (اِخ ) نام رودی است که آن را زاب سفل-ی گویند. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 2429 شود.
رودهنلغتنامه دهخدارودهن . [ دِ هَِ ] (اِخ ) قصبه ٔمرکز دهستان سیاه رود بخش حومه ٔ شهرستان دماوند که در 21هزارگزی دماوند و 48هزارگزی تهران ، سر سه راه تهران به فیروزکوه و آبعلی واقع است . کوهستانی و سردسیرو دارای <span class="h