قارچانلغتنامه دهخداقارچان . (اِخ ) دهی است از بخش سرباز شهرستان ایرانشهر. در 62هزارگزی خاور سرباز و کنار راه مالرو سرباز به زابلی واقع و موقعیت جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن گرمسیری و مالاریائی است . 75 تن سکنه دارد. آب آن از
قارچانFungiواژههای مصوب فرهنگستانسلسلهای از هوهستهایها که در دیوارۀ یاختههای آنها کیتین وجود دارد و توان نورآمایی (photosynthesis) ندارند متـ . قارچها
کارانلغتنامه دهخداکاران . (اِخ ) یکی از باغهای چهارگانه ٔ معروف اصفهان در قدیم ، برکنار زاینده رود : مرا هوای تماشای باغ کاران است که پیش اهل خرد خوشترین کار آن است برای جرعه ٔ آب حیاتش اسکندرچه سالهاست که سرگشته و پریشان است بزیر سایه ٔ طوبی وش صنوب
کارانلغتنامه دهخداکاران . (نف ) در حال کاشتن . در حال کشتن . در ترکیب آید. || کارندگان . در ترکیب : کشتکاران ، بذرکاران .
کارچانلغتنامه دهخداکارچان . (اِخ ) دهی جزء دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک ، واقع در 48000 گزی جنوب خاوری فرمهین کنار شوسه ٔ اراک به قم . کوهستانی ، سردسیر، سکنه 954 تن .آب از قنات . محصول آنجا غلات ، چغندرقند، انگور، م
کاریانلغتنامه دهخداکاریان . (اِخ ) دهی از دهستان پائین خواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه ، واقع در 56هزارگزی جنوب قصبه ٔ رود، در 2هزارگزی باختر راه مالرو عمومی نیازآباد به شاهرخت . جلگه و معتدل و گرمسیر و دارای <span class="hl"