لغتنامه دهخدا
قاسم زینبی . [ س ِ م ِ زَ ن َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین هاشمی زینبی ، مکنی به ابونصر. قاضی و از مردم بغدادبود و با ادبیات و شعر سر و کار داشت . رساله ای در «احکام صید» نوشته و در آن از «المستنجد عباسی » ستایش کرده است . المستنجد او را به منصب قضاء در بغداد نصب کرد. وی به سال <