قالخونلغتنامه دهخداقالخون . (اِخ ) دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبرشهرستان اهر. در 42هزارگزی شمال خاوری کلیبر و 42هزارگزی شوسه ٔ اهر به کلیبر واقع و کوهستانی معتدل مایل بگرمی مالاریائی است . 42
علی آباد کالخونیلغتنامه دهخداعلی آباد کالخونی . [ ع َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رباط سرپوشیده ٔ بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار واقع در 36 هزارگزی خاور سبزوار و 4 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ قدیمی سبزوار. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای مع
کلیخنلغتنامه دهخداکلیخن . [ ] (هندی ، اِ) اسم هندی خولنجان است . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع به خولنجان شود.
کلخانلغتنامه دهخداکلخان . [ ک َ ] (اِ) گلخن حمام . (ناظم الاطباء).کوره ای برای گرم کردن حمام . گلخن . (از اشتینگاس ).
حسین قلیخانیلغتنامه دهخداحسین قلیخانی . [ ح ُ س َ ق ُ ] (ص نسبی ) منسوب به حسین قلیخان . || (حامص ) کنایت از هرج و مرج و فوضی است . گویند بدان دلیل که در روزگار حسین قلیخان ابوغداره امور فوضی بوده است چنین شهرتی بوجود آمده است .