در گویش گنابادی یعنی پدر سوخته ، آب زیر کاه ، زرنگ ، فرصت طلب
قالتاق . (ترکی ، اِ) زین اسب . (رسمله قانون عثمانی ).
[ تر. ] 1 - (اِ.) زین اسب . 2 - (ص .) آدم هفت خط و شارلاتان .
۱. اوباش، لات، هوچی ۲. زین
حیله گر
بوته تیغ
قالتاق ،دزد ماهر
جنجالی، حراف، شلوغ، قالتاق، ناتو
رِند و کلک باز،زرنگ، قالتاق
لات،زرنگ و قالتاق،لاابالی،ناتو/تیز،بُرَنده