لغتنامه دهخدا
قحف . [ ق ِ ] (ع اِ) کاسه ٔ سر. || آنچه شکسته و جدا گردد از کاسه ٔ سر. ج ، اقحاف ، قحوف ، قحفه . || قدح . || نیمه ٔ کاسه ٔ بزرگ چون شکسته و رخنه دار گردد. || کاسه ٔ چوبین شبیه کاسه ٔ سر گوئی نیمه ٔ قدح است . گویند: ما له قِدﱡ و لا قِحف ٌ؛ او نه کاسه ٔ چرمین دارد نه چوبین ؛ یع