قراغچیفرهنگ فارسی معین(قُ) [ تر - مغ . ] (ص مر.) = قراقچی . قرقچی : مأمور قرق و خلوت ساختن راه یا محلی ، قرقچی .
قرغویلغتنامه دهخداقرغوی . [ ق ِ ] (ترکی ، اِ) قِرقی . پرنده ای است شکاری از جنس باز لیکن از باز کوچکتر است . (آنندراج ).