قراوحلغتنامه دهخداقراوح . [ ق َ وِ ] (ع ص ، اِ) قراویح . ج ِ قِرْواح . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قِرْواح شود.
کراویهلغتنامه دهخداکراویه . [ ک َ ی َ / ی ِ ] (اِ) کراویا. (از برهان ) (از یادداشت مؤلف ). رجوع به کراویا شود.
قراویحلغتنامه دهخداقراویح . [ ق َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قِرْواح .(اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زمین آفتاب رویه . (آنندراج ). قَراوِح . رجوع به قرواح شود.
کراویلغتنامه دهخداکراوی . [ ک َ ] (اِ) کراویا. کروی . کرویا.(فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کرویا و کراویا شود.
قراویحلغتنامه دهخداقراویح . [ ق َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قِرْواح .(اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زمین آفتاب رویه . (آنندراج ). قَراوِح . رجوع به قرواح شود.