کرثاءةلغتنامه دهخداکرثاءة. [ ک َ ث َ ءَ ] (ع مص ) انبوه شدن و بسیار گردیدن موی و جز آن و بر هم نشستن . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاپرتولغتنامه دهخداکاپرتو. [ پ ُ رِت ْ ت ُ ] (اِخ ) موضعی در ایتالیا (ونسی ژولین ) واقع در ساحل «ایسونزو». شکست ایتالیائیان از اطریشیان و آلمانها در این محل وقوع یافت (اکتبر 1917 م .).
کراثیلغتنامه دهخداکراثی . [ ک ُرْ را ] (ص نسبی ) گندناگون . (آنندراج ).هر چیز که به رنگ گندنا باشد. (ناظم الاطباء).
کرتعلغتنامه دهخداکرتع. [ ک َ ت َ ] (ع ص ) پست قامت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
کرتهلغتنامه دهخداکرته . [ ک َ ت َ / ت ِ ] (اِ) قطعه ٔ زمین زراعت کرده . (آنندراج ). قطعه ٔ زمین زراعت کرده و سبزی کاشته . (برهان ) (ناظم الاطباء). کرد. کردو. کرز. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). رجوع به کَرت ، کرد، کردو و کرز شود.