کرهانیواژهنامه آزادنام طایفه ای از قوم فارس که گفته می شود نیاکان آنان در زمان کریم خان زند وکیل الرعایا به اقلیم فارس آمدند.
فرحانةلغتنامه دهخدافرحانة. [ ف َ ن َ ] (ع ص ) مؤنث فرحان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ)سماروغ سپید. (منتهی الارب ). کماه سفید. (فهرست مخزن الادویه ). کماة سپید و قَرْحانة (با قاف ) نیز ضبط کرده اند و در اللسان به ضم اول است . (اقرب الموارد).