قساطللغتنامه دهخداقساطل . [ ق َ طِ ] (ع اِ) ج ِ قسطل . (اقرب الموارد). غبارها. (اقرب الموارد). رجوع به قسطل شود.
قساطیللغتنامه دهخداقساطیل . [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قسطال . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قسطال شود. || ج ِ قسطول . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قسطول شود.
کسطللغتنامه دهخداکسطل . [ ک َ طَ ] (ع اِ) کسطال . غبار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به کسطال شود.
کستللغتنامه دهخداکستل . [ ک ُ ت َ ](اِ) جعل و سرگین گردانک را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به جعل و سرگین گردانک شود.
قساطلیلغتنامه دهخداقساطلی . [ ق َ طِ ] (اِخ ) نعمان بن عبده بن یوسف دمشقی . از دانشمندان است . او راست : الروضة الغناء فی دمشق الفیحاء؛ این کتاب مشتمل بر ملخص اخبار دمشق و آثار آن است و درچاپخانه ٔ امریکایی بیروت در 162 صفحه در سال 18
قساطلیلغتنامه دهخداقساطلی . [ ق َ طِ ] (اِخ ) نعمان بن عبده بن یوسف دمشقی . از دانشمندان است . او راست : الروضة الغناء فی دمشق الفیحاء؛ این کتاب مشتمل بر ملخص اخبار دمشق و آثار آن است و درچاپخانه ٔ امریکایی بیروت در 162 صفحه در سال 18