خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قصاید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قصاید
/qasāyed/
معنی
= قصیده
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قصاید
لغتنامه دهخدا
قصاید. [ ق َی ِ ] (ع اِ) قصائد. ج ِ قصیدة. رجوع به قصیدة شود.
-
قصاید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قصائد، جمعِ قصیدَة] qasāyed = قصیده
-
جستوجو در متن
-
حزین گیلانی
لغتنامه دهخدا
حزین گیلانی . [ ح َ ن ِ ] (اِخ ) صادقی کتابدار او را یاد کند و گوید قصاید بسیار دارد. (ذریعه ج 9 ص 236).
-
غایةالاَّمال
لغتنامه دهخدا
غایةالاَّمال .[ ی َ تُل ْ ] (ع اِ مرکب ) نهایت آرزوها : ختام عمر خدایا به فضل و رحمت خویش بخیر کن که همین است غایةالاَّمال .سعدی (قصاید).
-
لوحی
لغتنامه دهخدا
لوحی . [ ل َ ] (اِخ ) از شاعران مداح ایرانی و از مردم اصفهان و وی را قصاید نیکو در حق ائمه ٔ دوازده گانه است . (تذکره ٔ نصرآبادی ص 430) (قاموس الاعلام ترکی ).
-
اشرف
لغتنامه دهخدا
اشرف . [ اَ رَ ] (اِخ ) مراغی . از شاعران قرن نهم هجرت بود و کلمات قصار حضرت علی (ع ) را بنظم پارسی ترجمه کرد. اشعار وی از قصاید و رباعیات و غزلیات و مقطعات و غیره دو برابر کتاب خمسه ٔ نظامی است . (از ریحانةالادب ).
-
اوحد سبزواری
لغتنامه دهخدا
اوحد سبزواری . [ اَ ح َ دِ س َ زَ ](اِخ ) یکی از مشاهیر شعرا و منجمان ایران است . در تاریخ 868 هَ . ق . در 81 سالگی درگذشته و دیوانی مشتمل بر قصاید و غزلیات دارد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
پرگنده
لغتنامه دهخدا
پرگنده . [ پ َ گ َ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) مخفف پراگنده است که پریشان و متفرق گردیده باشد. (برهان ) : از آن قصاید پرگنده دفتری کردم که خوانده بودم بر تاج خسروان ایدر.ازرقی .
-
شعابی
لغتنامه دهخدا
شعابی . [ ش َ ع ْ عا ] (حامص ) بند زدن ظرفهای شکسته . مرمت کردن کاسه و مانند آن . بش زنی . بندزنی : عهدهای شکسته را چه طریق چاره هم توبت است و شعابی . سعدی (کلیات ، قصاید، چ فروغی ).رجوع به شَعّاب شود.
-
شمعلة
لغتنامه دهخدا
شمعلة. [ ش َ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن الاخضربن هبیرة الضبی . شاعر نامدار دوره ٔ جاهلی . از حماسه سرایان عرب بود و از وی قصاید حماسی بجای مانده است . (از اعلام زرکلی ). وی از شاعران عرب است . (از منتهی الارب ).
-
رزم یازده رخ
لغتنامه دهخدا
رزم یازده رخ . [ رَ م ِ دَه ْ رُ ] (اِخ ) رزمی بوده که یازده پهلوان ایران و یازده پهلوان توران دودو با هم معارض شدند، آخر پهلوانان ایران ظفر یافتند. (غیاث اللغات ) (آنندراج از شرح قصاید خاقانی ).
-
قصیده
فرهنگ فارسی معین
(قَ دَ یا دِ) [ ع . قصیدة ] (اِ.) نوعی شعر بلند که دو مصرع بیت اوّل با مصرع های دوم دیگر ابیات هم قافیه است و بیشتر برای بیان مدح و یا ذم و وعظ و حکمت به کار گرفته می شود. ج . قصاید.
-
انکیانو
لغتنامه دهخدا
انکیانو. [ اَ ] (اِخ ) امیر... از طرف اباقاخان حکومت فارس را داشت . خردمند و دادگر بود و در دوران حکومت سه ساله ٔ خود (از 677 تا 670 هَ . ق .)بعدل رفتار کرد و شاعران و علما را نواخت . (از تاریخ مغول عباس اقبال ص 392). امیرانکیانو از ممدوحان سعدی بود....
-
غیاث الدین
لغتنامه دهخدا
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن جلال الدین بن شرف الدین رامپوری . از دانشمندان وشاعران مشهور هندوستان در قرن 13 هجری بود. در قصبه ٔ مصطفی آباد ایالت اگره واود هند زندگی میکرد. او راست : 1- غیاث اللغات ، لغت فارسی که 1242 هَ . ق . نوشته است . 2...