قطافةلغتنامه دهخداقطافة. [ ق ُ ف َ ] (ع اِ) آنچه از انگور در هنگام چیدن افتد. (اقرب الموارد). غژم افتاده از خوشه به درودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
کثافةلغتنامه دهخداکثافة.[ ک َ ف َ ] (ع مص ) ستبر گردیدن و بسیار گشتن و در هم پیچیدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ستبر وغلیظ شدن و فراهم شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). زفت شدن . (دهار). غلیظ گشتن و فزونی یافتن و در هم پیچیدن . (از اقرب الموارد). ستبری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)
قطوفةلغتنامه دهخداقطوفة. [ ق َ ف َ ] (اِخ ) بطنی است از لواثه ، و آن قبیله ای است از بربر. (صبح الاعشی ج 1 ص 364 و 365).