قطعنامهفرهنگ فارسی معین( ~ . مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) مکتوبی که در آن خواسته های اجتماع کنندگان نوشته شده است .
اظهار کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط هار کردن، مُصرّ بودن، اعلامکردن، رسما گفتن، اعلامیه (قطعنامه) صادر کردن، تأکید کردن▼، اظهار داشتن
قطعنامهفرهنگ فارسی معین( ~ . مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) مکتوبی که در آن خواسته های اجتماع کنندگان نوشته شده است .
قطعنامهفرهنگ فارسی معین( ~ . مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) مکتوبی که در آن خواسته های اجتماع کنندگان نوشته شده است .