لغتنامه دهخدا
ققنس . [ ق َ ن ُ ] (معرب ، اِ) مرغی است به غایت خوشرنگ و خوش آواز. گویند منقار او سیصدوشصت سوراخ دارد و در کوه بلندی مقابل باد نشیند و صداهای عجیب و غریب از منقار او برآید و به سبب آن مرغان بسیار جمع آیند، از آنها چندی را گرفته طعمه ٔ خود سازد. گویند هزار سال عمر کند و چون هز