کلاکللغتنامه دهخداکلاکل . [ ک َ ک ِ ] (ع اِ) گروه های مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
کلاکللغتنامه دهخداکلاکل . [ ک ُ ک ِ ] (ع ص ) کُلکُل . مرد سبک گوشت چابک یا پست بالای درشت اندام سخت گوشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به کُلاکِلَه شود.
کلاکلةلغتنامه دهخداکلاکلة. [ ک ُ ک ِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث کلاکل . زن سبک گوشت چابک ، و زن پست بالای درشت اندام سخت گوشت . (ناظم الاطباء). مؤنث کلاکل . کلکلة. (از اقرب الموارد).
قلاقللغتنامه دهخداقلاقل . [ ق ِ ق َ ] (اِ) نام درخت انار صحرایی است ، و آن را قلقلان هم میگویند و به عربی رمان البری است . (برهان ).
قلاقلیطسلغتنامه دهخداقلاقلیطس . [ ] (معرب ، اِ) قلیمیا است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قلیمیا شود.
قلاقلیطسلغتنامه دهخداقلاقلیطس . [ ] (معرب ، اِ) قلیمیا است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قلیمیا شود.