قنبرانیةلغتنامه دهخداقنبرانیة. [ قُم ْ ب ُ نی ی َ ] (ع ص نسبی ) دجاجةقنبرانیة؛ مرغ کاکلی . مرغ کلغی دار. (منتهی الارب ).
کلغی دارلغتنامه دهخداکلغی دار. [ ک َ ] (نف مرکب ) کاکلی . قنبرانی . قنبرانیة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): دجاجة قنبرانیة؛ ماکیان کلغی دار. (منتهی الارب ). و رجوع به کلغی شود.
قنبرةلغتنامه دهخداقنبرة. [ قُم ْ ب ُ رَ ] (ع اِ) پر زاید راست که بر سر ماکیان و جز آن باشد. (منتهی الارب )(آنندراج ) (اقرب الموارد). رجوع به قنبرانیه شود.