قهرمانلغتنامه دهخداقهرمان . [ ق َ رَ ] (اِخ ) حسن بن ابی الحسن بن محمدورامینی . از محدثان است . (ریحانة الادب ج 3 ص 326).
قهرمانلغتنامه دهخداقهرمان . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کناربروژ بخش صومای شهرستان ارومیه ، سکنه ٔ آن 100 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class="hl" dir="ltr"
قهرمانلغتنامه دهخداقهرمان . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میرده بخش مرکزی شهرستان سقز، سکنه ٔ آن 500 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون و شغل اهالی آنجا زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5</
قهرمانلغتنامه دهخداقهرمان . [ ق َ رَ ] (معرب ، ص ، اِ) وکیل یا امین دخل و خرج . جمع آن قهارمه است و این کلمه عربی نیست . (اقرب الموارد). || پهلوان . دلاور. (ناظم الاطباء). پهلوان مظفر و غیرمغلوب . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || قائم به کارها و خزانه دار و وکیل و نگهدارنده ٔ آنچه در تصرف او ه