کابورگلغتنامه دهخداکابورگ . (اِخ ) کمونی در کالوادو از ناحیه ٔ کان . سکنه 2036 تن ، دارای راه آهن و حمامهای دریایی .
کابارهلغتنامه دهخداکاباره . [ رَ / رِ ] (اِ) بعضی فرهنگهای اخیر این صورت را بمعنی غار و شکاف و جای تاریک آورده اند. این لغت همان «کاباره » با کاف فارسی است و با کاف تازی صحیح نمی نماید. رجوع به «گاباره » شود.
کابارهلغتنامه دهخداکاباره . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) میکده . دکان مشروب فروشی (شراب فروشی ). خرابات . حانوت . میخانه . شرابخانه .