قوریلتایلغتنامه دهخداقوریلتای . (معرب ، اِ) قورولتای . به لغت مغولی مجمع عظیم بود که برای مشاوره و کنکاش انعقاد یابد. (سنگلاخ ).
قوریلتایفرهنگ فارسی معین(قُ) [ مغ . ] (اِ.) = قورلتای : اجتماعی عظیم از عموم شاهزادگان و ارکان مملکت که در موقع تعیین و نصب یکی از اعضای خاندان سلطنتی به سلطنت یا امری مهم منعقد می کرده اند، شورای بزرگ .
قوریلتایلغتنامه دهخداقوریلتای . (معرب ، اِ) قورولتای . به لغت مغولی مجمع عظیم بود که برای مشاوره و کنکاش انعقاد یابد. (سنگلاخ ).
قوریلتایفرهنگ فارسی معین(قُ) [ مغ . ] (اِ.) = قورلتای : اجتماعی عظیم از عموم شاهزادگان و ارکان مملکت که در موقع تعیین و نصب یکی از اعضای خاندان سلطنتی به سلطنت یا امری مهم منعقد می کرده اند، شورای بزرگ .
قوریلتایلغتنامه دهخداقوریلتای . (معرب ، اِ) قورولتای . به لغت مغولی مجمع عظیم بود که برای مشاوره و کنکاش انعقاد یابد. (سنگلاخ ).
قوریلتایفرهنگ فارسی معین(قُ) [ مغ . ] (اِ.) = قورلتای : اجتماعی عظیم از عموم شاهزادگان و ارکان مملکت که در موقع تعیین و نصب یکی از اعضای خاندان سلطنتی به سلطنت یا امری مهم منعقد می کرده اند، شورای بزرگ .