قوسنیالغتنامه دهخداقوسنیا. [ س َ نی یا ] (اِخ ) شهرستانی است میان مصر و اسکندریه . (منتهی الارب ). جزیره ٔ قوسنیا شهری است میان قاهره و اسکندریه . (از معجم البلدان ).
کوشنالغتنامه دهخداکوشنا. [ ] (اِ) به پارسی نوعی از کماة است و آن را غوشنه نیز گویند. (آنندراج ). رجوع به کوشنه شود.
جزیره ٔ قوسنیالغتنامه دهخداجزیره ٔ قوسنیا. [ ج َ رَ ی ِ س َنی یا ] (اِخ ) یا قوسینا. ناحیه ای است به مصر میان فسطاط و اسکندریه که دیه های بسیاری دارد. (از معجم البلدان ). در تاج العروس بصورت قوسینا ضبط شده است .
جزیره ٔ قوسینالغتنامه دهخداجزیره ٔقوسینا. [ ج َ رَ ی ِ ] (اِخ ) همان جزیره ٔ قوسَنیا است که میان مصر و اسکندریه در سمت دریا قرار دارد. (از تاج العروس ). رجوع به جزیره ٔ قوسَنیا شود.
کچوسنگلغتنامه دهخداکچوسنگ . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا شهرستان اردستان . کوهستانی و معتدل . سکنه 575 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
جزیره ٔ قوسنیالغتنامه دهخداجزیره ٔ قوسنیا. [ ج َ رَ ی ِ س َنی یا ] (اِخ ) یا قوسینا. ناحیه ای است به مصر میان فسطاط و اسکندریه که دیه های بسیاری دارد. (از معجم البلدان ). در تاج العروس بصورت قوسینا ضبط شده است .
جزیره ٔ قوسینالغتنامه دهخداجزیره ٔقوسینا. [ ج َ رَ ی ِ ] (اِخ ) همان جزیره ٔ قوسَنیا است که میان مصر و اسکندریه در سمت دریا قرار دارد. (از تاج العروس ). رجوع به جزیره ٔ قوسَنیا شود.
باذنجانیهلغتنامه دهخداباذنجانیه . [ ذَ نی ی َ ] (اِخ ) از قریه های مصر است در ناحیه ٔ قوسنیا . (معجم البلدان ) (مراصد الاطلاع ). || قریه ای است از دجیل . (مراصد الاطلاع ).
بیضاءلغتنامه دهخدابیضاء. [ ب َ ] (اِخ ) نام چهار قریه بمصر: 1- در کوره ٔ شرقی مصر. 2 - قریه ای که نام دیگرش منیةالحرون و واقع است در نزدیکی المحلة از کوره ٔ جزیره ٔ قوسنیا (قویسنا). (تاج العروس ). 3<
جزیره ٔ قوسنیالغتنامه دهخداجزیره ٔ قوسنیا. [ ج َ رَ ی ِ س َنی یا ] (اِخ ) یا قوسینا. ناحیه ای است به مصر میان فسطاط و اسکندریه که دیه های بسیاری دارد. (از معجم البلدان ). در تاج العروس بصورت قوسینا ضبط شده است .