راهبُرد پیشگامی در کاهش هزینهcost leadership strategyواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی برای کاهش هزینههای عملیاتی در فضای رقابتی
کوسگیلغتنامه دهخداکوسگی . [ س َ / س ِ ] (حامص ) صفت کوسه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کوسه شود.
قوس دندانیdental arch, arcus dentalis, dental arcواژههای مصوب فرهنگستانساختار قوسیشکل برآمدگی آرَکی و دندانهای روی آن
طاقی پروانهpropeller arch,bridge peace, arch 5واژههای مصوب فرهنگستانبخش قوسیشکل و فوقانی قاب سکان که بالای فضای پروانه است
قوسیلغتنامه دهخداقوسی . [ سی ی ] (ع ص ) زمان دشوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). زمان صعب . (اقرب الموارد).
قوسیلغتنامه دهخداقوسی . [ ق َ ] (اِخ ) از شاعران است . از احوالش چیزی معلوم نشد. این مطلع از او دیده شد:جائی که توی نیست کسی را گذرآنجااز من که تواند که رساند خبر آنجا. (آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 96).ملا قوسی ازشهر هرات است
قوسیلغتنامه دهخداقوسی . [ ق َ ] (اِخ ) در مجالس النفایس ص 248 آمده : مولانا قوسی اسفراینی است و جوانی خوش طبع وقابل است ولیکن بسی لوند و خودپسند و بسیار تیز و تند و در کار خیر کند و پرتلون و گوناگون و جگر یاران او از تلون وی پرخون ، در جسم اگرچه ضخامتی تمام د
قوسیلغتنامه دهخداقوسی . [ ق َ ] (ص نسبی ) منسوب به قوس .- روزهای قوسی ؛ کوتاه ترین ایام در سال . (ناظم الاطباء).- سرمای قوسی ؛ نوعی از سرما که در فصل قوس باشد. رجوع به ترجمه ٔ محاسن اصفهان شود.|| هرچیز که به شکل و رنگ قوس قزح باشد.
قوسیلغتنامه دهخداقوسی . [ ق َ سا ] (اِخ ) موضعی است به بلاد سرات . (منتهی الارب ). شهری است در سرات . در این شهر عروه برادر ابوخراش هذلی بقتل رسید، و فرزند وی که نجات یافته بود دراین باره اشعاری دارد. رجوع به معجم البلدان شود.
حرکت قوسیلغتنامه دهخداحرکت قوسی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ ق َ / قُو ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرکت کمانی . کمانه کردن . و این غیر از حرکت حمایلی است .
علی بانقوسیلغتنامه دهخداعلی بانقوسی . [ ع َ ی ِ ن َ ] (اِخ ) ابن صدقةبن علی بانقوسی حلبی مصری شافعی ، ملقّب به علاءالدین . صوفی و شاعر بود و در سال 975 هَ . ق . در دمشق درگذشت . او راست : 1 - اسرارالعبادات و القربة الی رب البریات .
سراقوسیلغتنامه دهخداسراقوسی . [ س َ ] (ص نسبی ) منسوب است به سراقوس و از آنجاست ابوعلی حسن بن محمدبن الحسن بن احمدبن جواد الکندی السراقوسی . (لباب الانساب ص 538) (الانساب سمعانی ).
قوسیلغتنامه دهخداقوسی . [ سی ی ] (ع ص ) زمان دشوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). زمان صعب . (اقرب الموارد).
قوسیلغتنامه دهخداقوسی . [ ق َ ] (اِخ ) از شاعران است . از احوالش چیزی معلوم نشد. این مطلع از او دیده شد:جائی که توی نیست کسی را گذرآنجااز من که تواند که رساند خبر آنجا. (آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 96).ملا قوسی ازشهر هرات است