قوعسلغتنامه دهخداقوعس . [ ق َ ع َ ] (ع ص ) سطبرگردن درشت و سخت پشت از هر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
راهبُرد پیشگامی در کاهش هزینهcost leadership strategyواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی برای کاهش هزینههای عملیاتی در فضای رقابتی
صنعت هزینهکاهشیdecreasing cost industryواژههای مصوب فرهنگستانصنعتی در آن که با افزایش شمار کسبوکارها، هزینة سرانة تولید کاهش مییابد
قوش قوشلغتنامه دهخداقوش قوش . (ع اِ صوت )زجری است مر کلب را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).کلمه ای است که بدان سگ را رانند. (ناظم الاطباء).
متقوعسلغتنامه دهخدامتقوعس . [ م ُ ت َ ق َ ع ِ ] (ع ص )کهنسال . (آنندراج ). پیرمرد شکسته ٔ ضعیف . || خانه ٔ ویران . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).