قلب الاسدلغتنامه دهخداقلب الاسد. [ ق َ بُل ْ اَ س َ ] (اِخ ) یکی از کواکب صورت اسد و آن از قدر اول است . نام دیگر آن زبره است .- قلب الاسد الملکی ؛ بیرونی آرد : وز ایشان [ چهار ستاره ٔ جبهه ] روشنتر آن است که سوی جنوب است و آن را قلب الاسد الملک
قلب الاسدفرهنگ فارسی معین(قَ بُ لْ اَ سَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دل شیر، قلب اسد. 2 - نام ستاره ای به رنگ آبی - سفید و قدر 3/1 در میان صورت فلکی شیر یا اسد که 86 سال نوری با ما فاصله دارد.
کلب الصيددیکشنری عربی به فارسیسگ شکاري , سگ تازي , ادم منفور , باتازي شکار کردن , تعقيب کردن , پاپي شدن
قلب الاسدلغتنامه دهخداقلب الاسد. [ ق َ بُل ْ اَ س َ ] (اِخ ) یکی از کواکب صورت اسد و آن از قدر اول است . نام دیگر آن زبره است .- قلب الاسد الملکی ؛ بیرونی آرد : وز ایشان [ چهار ستاره ٔ جبهه ] روشنتر آن است که سوی جنوب است و آن را قلب الاسد الملک
اسدفرهنگ فارسی معین(اَ سَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - شیر درنده . 2 - نام یکی از صورت های فلکی که تقریباً در سمت الرأس قرار دارد و به صورت شیری تصویر شده است ، ستارة پر نور این صورت فلکی ، قلب الاسد نام دارد که حدود 71 سال نوری از خورشید فاصله دارد. 3 - پنجمین برج از برج های دوازده گانة سال .
عودسوزانلغتنامه دهخداعودسوزان . (نف مرکب ) در حال سوختن عود : پیش صدر مصطفی بین هم بلال و هم صهیب این چو عود آن چون شکر در عودسوزان آمده . خاقانی .پیش بزم مصطفی بین دعوت کروبیان عودسوزان آفتاب و عود کیوان آمده . <p class="autho
فردلغتنامه دهخدافرد. [ ف َ ] (اِخ ) یا فردالشجاع . ستاره ای است . (اقرب الموارد). کوکبی که به 23 درجه ٔ جنوب قلب الاسد مائل به مغرب در صورت شجاع است و آن را قلب الشجاع و عنق الشجاع و سهیل الشام گویند. (یادداشت به خط مؤلف ). ستاره ٔ سرخی است بر گردن شجاع که
قلب العقربلغتنامه دهخداقلب العقرب . [ ق َ بُل ْ ع َ رَ ] (اِخ ) منزلی از منازل قمر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). و آن ستاره ای است نورانی و در کنار آن دو ستاره است . (اقرب الموارد). یکی از ستارگان منازل قمر است ، و آن ستاره ای است قرمز و نورانی در میان دو ستاره ٔ کم نور که عربان آن دو را «نیاطی ا