لغتنامه دهخدا
شنعار. [ ش َ ] (اِخ ) (بمعنی تیر انداختن یا بمعنی دونهر) اراضی است که در آنجا بعد از وقوع طوفان خشت زده شد و قیر را در عوض گل بکار میبردند و شنعار اسم عبرانی دشت آرام است که در میانه ٔ رود فرات و دجله واقع بود. (قاموس کتاب مقدس ). در تاریخ ایران باستان آمده است : سرزمین قوم س