کاوند لاگینLuggin probeواژههای مصوب فرهنگستانلولۀ مویین کوچکی که از برقکاف پُر شده باشد و، با قرار گرفتن در نزدیکی سطح فلز، بین فلز موردمطالعه و الکترود مرجع مسیر هدایت یونی برقرار کند متـ . لولۀ مویین لاگینـ هابر Luggin-Haber capillary
چلانیلغتنامه دهخداچلانی . [ چ َ ] (اِخ )دهی از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج که در 20 هزارگزی جنوب خاوری پاوه و 4 هزارگزی باختر راه اتومبیل رو کرمانشاه به پاوه واقع است . کوهستانی و سردسیر است و <span class="hl" dir=
چیلانیلغتنامه دهخداچیلانی . (ص نسبی ) منسوب به چیلان . منسوب است به چیلان که چوب سفتی است از درخت عناب که اشتغال به پیشه ٔ مربوط به این چوب را افاده میکند. (الانساب سمعانی ). رجوع به چیلان شود. || چیلانگر. رجوع به چیلانگر شود.
لانگلغتنامه دهخدالانگ . (اِخ ) نام عالم وظایف الاعضاء دانمارکی (اواخر قرن نوزدهم ) (روانشناسی دکتر سیاسی 466).
مالانگلغتنامه دهخدامالانگ . (اِخ ) شهری است در اندونزی که در جزیره ٔجاوه واقع است و 341500 تن سکنه دارد. (از لاروس ).
لانگلغتنامه دهخدالانگ . (اِخ ) نام عالم وظایف الاعضاء دانمارکی (اواخر قرن نوزدهم ) (روانشناسی دکتر سیاسی 466).