لغتنامه دهخدا
حداد. [ ح َدْ دا ] (ع ص ، اِ) دربان . دروان . (مهذب الاسماء). بواب : لایقاس الملائکة بالحدادین . (ابوبکربن ابی قحافة). حاجب . دربان . (ناظم الاطباء) || زندانبان . بندیوان . سجان . (اقرب الموارد). ج ، حدادون و حدادین . || آهنگر. قین . (منتهی الارب ).نسبت است به بیع و شراء و عم