لایهگذاریpaddingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند اضافه کردن فلز به مقطع دیوارۀ قطعۀ ریختگی معمولاً از مخزن تغذیه، برای اطمینان از تغذیۀ کامل فلز در قسمتهایی که در صورت نرسیدن فلز کافی به آنها، در حین انجماد دچار تَرَک انقباضی میشوند
چله داریلغتنامه دهخداچله داری . [ چ ِل ْ ل َ / ل ِ ] (حامص مرکب ) عزاداری در چهلم مرگ کسی . عمل چله دار. و رجوع به چله داری کردن و چله داشتن شود.
گله داریلغتنامه دهخداگله داری . [ گ َ ل َ / ل ِ / گ َل ْ ل َ / ل ِ ] (حامص مرکب ) عمل گله دار. شبانی . چوپانی : به شتربانی و گله داری کردی آهستگی و هشیاری . <p
شارش لایهایlaminar flowواژههای مصوب فرهنگستاندر یک سیال، جابهجا شدن لایهای بر روی لایۀ دیگر بدون ایجاد اغتشاش متـ . جریان لایهای