فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: شرایط و عَمَلِ شهود
وردغفلت واقعشده، رهاشده، ژولیده، نامرتب، شلخته، شانهنکرده، ناآراسته، بدون آراستگی، ناپاک
کنارگذاشتهشده، بایگانیشده، متروک، ویران، استفادهنشده، نگهدارینشده، واگذارشده، واگذارده، مدفون، جاافتاده، فراموششده
ناشیاز غفلت، ناخواسته
حذفشده، دیدهنشده، نادیده، نادیدهان