لرزهلغتنامه دهخدالرزه . [ ل َ زَ / زِ ] (اِمص ) اسم از لرزیدن . لرزش . لرز. رَجفه . رعشه . قرقفه . نحواء. وَزَغ . ارتعاد. رعدة [ رِ دَ / رَ دَ ] ارتعاش . فسره . تضعضع. تزلزل . اهتزاز.یازه . اِرتعاج . اِرتجاج ، اَصیص . ارزیز.
لرزهدیکشنری فارسی به انگلیسیquake, quiver, shake, shakes, shiver, shudder, thrill, tremble, tremor, trepidation
خوشهزداییdeclustering, declustering of earthquake catalogueواژههای مصوب فرهنگستانفرایند حذف زمینلرزههای وابسته (پیشلرزهها و پسلرزهها) از فهرست زمینلرزهها
رشتهزمینلرزهearthquake sequenceواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از زمینلرزهها، مانند پسلرزهها و خوشهزمینلرزهها، که تقریباً در یک محدوده روی میدهند
آرایۀ لرزهیاب بهخطinline geophone arrayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آرایۀ لرزهیاب که در آن همۀ لرزهیابها در امتداد خط لرزهنگاری هستند
تمامیتنمای فهرست زمینلرزههاcatalogue completenessواژههای مصوب فرهنگستانکوچکترین بزرگی زمینلرزهای که تمامی زمینلرزههای بزرگتر از آن در هر شبکۀ لرزهنگاری ثبت شده باشد یا در فهرست مشخصات زمینلرزهها آمده باشد
لرزهلغتنامه دهخدالرزه . [ ل َ زَ / زِ ] (اِمص ) اسم از لرزیدن . لرزش . لرز. رَجفه . رعشه . قرقفه . نحواء. وَزَغ . ارتعاد. رعدة [ رِ دَ / رَ دَ ] ارتعاش . فسره . تضعضع. تزلزل . اهتزاز.یازه . اِرتعاج . اِرتجاج ، اَصیص . ارزیز.
لرزهدیکشنری فارسی به انگلیسیquake, quiver, shake, shakes, shiver, shudder, thrill, tremble, tremor, trepidation
لرزهلغتنامه دهخدالرزه . [ ل َ زَ / زِ ] (اِمص ) اسم از لرزیدن . لرزش . لرز. رَجفه . رعشه . قرقفه . نحواء. وَزَغ . ارتعاد. رعدة [ رِ دَ / رَ دَ ] ارتعاش . فسره . تضعضع. تزلزل . اهتزاز.یازه . اِرتعاج . اِرتجاج ، اَصیص . ارزیز.
تب لرزهلغتنامه دهخداتب لرزه . [ ت َ ل َ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) حمی نافض . و آن تبی است که درآن لرزش بدن با حرکات غیرارادی حاصل شود. (از بحر الجواهر). نافض . (منتهی الارب ). راجف . (منتهی الارب ). تب باره و تبی که با لرز همراه باشد. (ناظم الاطباء). تب صفراوی و با ل