تنبیدهفرهنگ فارسی معین(تَ دِ) (ص مف .) 1 - جنبیده ، لرزیده . 2 - بنایی که سقف و دیوارهای آن فروریخته .
نویدهلغتنامه دهخدانویده . [ ن َ دَ / دِ ] (ن مف ) نالیده و زاری کرده . || جنبیده . || لرزیده . (برهان قاطع). نعت مفعولی است از نویدن . در تمام معانی رجوع به نویدن شود.
مترجرجلغتنامه دهخدامترجرج . [ م ُ ت َ رَ رِ ] (ع ص ) لرزنده و جنبنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مضطرب . (محیط المحیط).لرزیده و جنبیده و متزلزل و به این طرف و آن طرف حرکت داده شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به ترجرج شود.