لره دوللغتنامه دهخدالره دول . [ ل َ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ژاوه رود بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 32 هزارگزی جنوب سنندج و یک هزارگزی باختر شوسه ٔ سنندج به کرمانشاه . کوهستانی ، سردسیر، دارای 65 تن سکنه ٔ سنی ، کردی زبان
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل َ رَ ](اِخ ) کوهی به ارتفاع 9200 پا، میان استرآباد و تاش . (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 79).
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل ِ رِ ] (اِخ ) کرسی بخش در «شِر». از ولایت بورژ. کنار کانال لوآر به فرانسه . دارای 1076 تن سکنه .
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل ُ رِ ] (اِخ ) ژان . روزنامه نویس فرانسوی . مولد کارنتان در قرن هفدهم میلادی .
لریهلغتنامه دهخدالریه . [ ] (اِخ ) نام موضعی ظاهراً به اسپانیا. رجوع به الحلل السندسیة ج 2 ص 156 شود.
لیرهلغتنامه دهخدالیره . [رَ / رِ ] (اِ) مسکوک زرین انگلیسی . پولی از انگلیس و ترک : لیره ٔ ترک . لیره ٔ استرلینگ . لیره ٔ عثمانی . رجوع به کتاب النقود العربیة ص 229 و فهرست آن شود. صاحب فرهنگ نظام گوید: اصل کلمه از لیبر یونان
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل َ رَ ](اِخ ) کوهی به ارتفاع 9200 پا، میان استرآباد و تاش . (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 79).
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل ِ رِ ] (اِخ ) کرسی بخش در «شِر». از ولایت بورژ. کنار کانال لوآر به فرانسه . دارای 1076 تن سکنه .
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل ُ رِ ] (اِخ ) ژان . روزنامه نویس فرانسوی . مولد کارنتان در قرن هفدهم میلادی .
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل َ رَ ](اِخ ) کوهی به ارتفاع 9200 پا، میان استرآباد و تاش . (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 79).
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل ِ رِ ] (اِخ ) کرسی بخش در «شِر». از ولایت بورژ. کنار کانال لوآر به فرانسه . دارای 1076 تن سکنه .
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل ُ رِ ] (اِخ ) ژان . روزنامه نویس فرانسوی . مولد کارنتان در قرن هفدهم میلادی .
ابن لرهلغتنامه دهخداابن لره . [ اِ ن ُ ؟ ] (اِخ ) محمد اصفهانی حاسب . او راست : کتاب الجامع در حساب . (ابن الندیم ) (قفطی ).