لزانلغتنامه دهخدالزان . [ ل ِ ] (اِخ ) شارل . سیاستمدار و ریاضی دان فرانسوی . مولد «باس - اَندر». (1920- 1841 م .).
گلیجانلغتنامه دهخداگلیجان . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابرج بخش اردکان که در 79000گزی خاور اردکان و 1000گزی راه فرعی پل خان به خانی من واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش 192 تن است .
گلیجانلغتنامه دهخداگلیجان . [ گ ُ ] (اِخ ) مرکز دهستان گلیجان شهرستان شهسوار است و در 6000گزی جنوب باختری شهسوار واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش 355 تن است . آب آنجا از رودخانه چشمه گیله تأمین میشود. محصول آن برنج و مرک
گلیجانلغتنامه دهخداگلیجان . [ گ ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای شهرستان شهسوار است . این دهستان در قسمت جنوب و جنوب باختری و باختر شهسوار واقع شده قرای آن از نزدیکی شهر الی 20000گزی بین دریا و کوهستان جنوبی واقع گردیده است . هوای دهستان مانند سایر نقاط شمال مرط
گلیجانلغتنامه دهخداگلیجان . [ گ ُل ْ لی ] (اِخ ) دهی است از دهستان کیوی بخش سنجید شهرستان هروآباد که در 15هزارگزی جنوب مرکز بخش کیوی و 6هزارگزی راه شوسه ٔ هروآباد به میانه واقع شده است . هوای آن سرد و دارای <span class="hl" dir
استن لنلغتنامه دهخدااستن لن . [ اِ ت َ ل َ ] (اِخ ) تئوفیل الکساندر. رسام فرانسوی ، مولد لُزان (1859 - 1923 م .).
ترنجبیللغتنامه دهخداترنجبیل . [ ] (ع اِ) گل طاوسی . رتم . رتمه . لزان . وزال . دزی در ذیل قوامیس عرب آرد: گل طاوس اسپانی با گل های زرد و معطر. (دزی ج 1 ص 146).
هراءلغتنامه دهخداهراء. [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لزان بخش بستک شهرستان لار واقع در 96 هزارگزی جنوب خاوری بستک و در ساحل جنوبی رود آسو. جایی گرمسیر و کوهستانی و دارای 60 تن سکنه است . محصول عمده اش غله ، خرما و تنباکو ا