لزیرلغتنامه دهخدالزیر. [ ل َ ] (اِخ ) نام موضعی به کجور مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو ص 109 بخش انگلیسی ). دهی از دهستان میان بند بخش نور شهرستان آمل ، واقع در 32 هزارگزی جنوب باختری سولده و شش هزارگزی باختر جاده گلندرود به ال
لیزر پیوندیjunction laserواژههای مصوب فرهنگستانلیزری که در آن چشمۀ گسیل باریکه، پیوندگاه یک قطعۀ نیمرساناست
لیزر حالتجامدsolid-state laserواژههای مصوب فرهنگستانلیزری که در آن باریکۀ خروجی همدوس بهوسیلۀ مادۀ نیمرسانا ایجاد میشود
لیزر الکترونآزادfree-electron laserواژههای مصوب فرهنگستانلیزری که محیط فعال آن بهصورت باریکهای از الکترونهاست که از میدانی مغناطیسی عبور میکند
لیزر پیوستهموجcontinuous-wave laserواژههای مصوب فرهنگستانلیزری که تولید باریکۀ نور همدوس در آن بیش از 0/25 ثانیه دوام داشته باشد
لیزر پرتوگاماgamma-ray laser, graserواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای فرضی که تابش همدوس الکترومغناطیسی در بازۀ طولِموجهای پنجهزارم تا نیم نانومتر تولید کند